ای جاهد زشتن عکس چوک مردوم اتنهادن تو نت
من اکنون احساس می کنم،بر تل خاکستری از همه آتش ها و امیدها و خواستن هایم،تنها مانده ام.گرداگرد زمین خلوت را می نگرم و اعماق آسمان ساکت را می نگرم و خود را می نگرم.در این نگریستن های همه دردناک و همه تلخ،این سوال همواره در پیش نظرم پدیدار است.و هر لحظه صریح تر و کوبنده تر،که تو این جا چه می کنی ؟امروز به خودم گفتم :من احساس می کنم که نشسته ام زمان را می نگرم که می گذرد،همین و همین ...
ای جاهد زشتن عکس چوک مردوم اتنهادن تو نت
من اکنون احساس می کنم،
بر تل خاکستری از همه آتش ها و امیدها و خواستن هایم،تنها مانده ام.
گرداگرد زمین خلوت را می نگرم و اعماق آسمان ساکت را می نگرم و خود را می نگرم.
در این نگریستن های همه دردناک و همه تلخ،این سوال همواره در پیش نظرم پدیدار است.
و هر لحظه صریح تر و کوبنده تر،که تو این جا چه می کنی ؟
امروز به خودم گفتم :
من احساس می کنم که نشسته ام زمان را می نگرم که می گذرد،
همین و همین ...